تقویم خسته....
30 بهمن 1394 توسط خادمة الزهراء
یکی بیاید و دستی به ما تکان بدهد
یکی دوباره به تقویم خسته جان بدهد
چه سرد مانده دل بی حواس آدم ها
کسی نبوده که آن را کمی تکان بدهد!
چقدر یخ زده آغوش کوچه های سلام
کجاست او که جوابی به عابران بدهد؟
زمین به روی خودش آب می شود، پس کو؟
کسی که دست زمین را به آسمان بدهد
بهار مُرده در اینجا، هجوم پاییز ست
کجاست او که به ما شور ناگهان بدهد؟
کنار پنجره ها پرده پرده می میریم
یکی دوباره خدا را به ما نشان بدهد
دل من
مال خودم نیست ؛ کفیلی دارد …
عشق در مکتب ما شرح طویلی دارد…
کوچ کرده
خبری داده که بر می گردد…
او که در گوشه این دهکده ایلی دارد…
آه …
ای منتظران فرجش بر خیزید…
بی گمان این همه تاخیر
دلیلی دارد…
(((( اللهم عجل لولیک الفرج)))